- خنده گرفتن (بِ گَ وَ دَ)
بخنده افتادن. بخنده درشدن:
یکی جهود و مسلمان نزاع می کردند
چنانکه خنده گرفت از نزاع ایشانم.
سعدی (گلستان).
ملک را خنده گرفت و بعفو از سر جرم او برخاست. (گلستان سعدی).
یکی جهود و مسلمان نزاع می کردند
چنانکه خنده گرفت از نزاع ایشانم.
سعدی (گلستان).
ملک را خنده گرفت و بعفو از سر جرم او برخاست. (گلستان سعدی).
